اصفهان بزرگ ترین شهر از شهرهای واقع در خط مرزی مناطق تحت نفوذ روس و انگلیس در کشورمان در دوره قاجار بود و به دلیل قرار گرفتن در میانه راه تهران - شیراز و ترکیب جمعیتی خود شرایط ویژه ای پیدا کرده بود. در همان دوران، کنسولگری روسیه در مرکز این شهر افتتاح شد که هنوز دایر است و محافل فراماسونری انگلیس هم در آن فعال شدند. هرکدام از این دو استعمارگر قدیمی همواره تلاش کرده اند نیروهای تحت امر خود را در این منطقه داشته باشند. از اینرو این شهر و حومه آن علیرغم داشتن مردان و زنان ایرانپرستی مانند کازرونی و ناجی و نواب صفا و رزمندگان و جانبازان دوران مشروطه و دفاع مقدس، وطن فروشانی چون قطب زاده و بهشتی هم داشته و از نخستین مناطقی بود که به انقلاب سیاه 57 پیوست و نخستین شهری هم بود که در آن حکومت نظامی اعلام شد. نفوذ عوامل ارتجاعی سرخ و سیاه در آن به قدری بود که عامل اصلی فاجعه آتش سوزی سینما رکس که قبلاً از این شهر اعلامیه های انقلابی به آبادان می بُرد در جلسات مذهبی و عقیدتی این شهر شست و شوی مغزی داده شد و راهی جهاد گشت. در سال های پس از انقلاب سیاه، تابلویی در ورودی شهر نصب کرده بودند که در آن خمینی از مردم انقلابی آن تمجید کرده بود. همچنین در دوران تب انقلابی یکی از بحث های مهم مذهبیون این شهر کسب این افتخار بود که سلمان فارسی اصفهانی بوده و چپ های آن نیز به مبارزات ضدّ شاهی خود مباهات می کردند! تا سال ها نیز عنوان "پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی" را یدک می کشید و مسئولان آن تحت این عنوان مبالغ کلانی از بودجه عمومی مملکت را به عنوان سهم خود از سفره انقلاب می بلعیدند!

با این حال هیچ چیز از هیاهوی اسلام انقلابی، چپ گرایی، شاه ستیزی، وطن فروشی، و پایتختی ایران اسلامی نصیب مردم آن نشد و در عوض خشک شدن زاینده رود و گاوخونی و چاه ها و قنات ها، سقوط اخلاقیات، زوال هنر، ورشکستگی تولید، اسیدپاشی، مصادره اموال و زمین خواری، احتکار و دلالی، تبعیض و تعصبات دینی و لنینی، بیماری های روانی و عصبی چون ام اس، و افسردگی سهم مردم شد و چهره زیبا، باطراوت، و کاری اصفهان دوران شاهنشاهی را تیره و عصبی و عبوس ساخت.

در زمان رضاشاه بزرگ و محمدرضا شاه فقید، این شهر هم نوا با سراسر میهن با پروسه مدرنیزاسیون کشور همگام شد، به گونه ای که رضاشاه از توسعه صنعتی این شهر ابراز خرسندی می کند ولی نفوذ عوامل انگلوفیل و روسوفیل به عنوان توده ای و اسلامی آن را به حضیض کنونی انداخته است.

بر خلاف انتظار مسئولان محلی و سردمداران انقلاب، در خیزش اخیر سراسری، اصفهان و شهرها و روستاهای اطراف آن هم یکی از مناطق پیشرو بودند و شوربختانه جان تعدادی از عزیزانشان را نیز از دست دادند. بدین ترتیب مردم این شهر هم مانند دیگر شهرها و روستاهای کشورمان خط بطلان بر تمام خطوط نفوذ استعماری و حساب و کتاب های غارتگران ایران کشیدند که گمان می کنند می توانند بخش هایی از کشورمان را به هر بهانه ای در برابر دیگر مناطق نگه دارند و از حربه پوسیده "تفرقه بینداز و حکومت کن" برای سلطه بر ملت بزرگ ایران استفاده کنند.